English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2717 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
natural agents U عوامل طبیعی
self buried U مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
in nature U همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
outputs U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
craggy U پرتگاه مانند پرتگاه دار
cragged U پرتگاه مانند پرتگاه دار
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
natural rate hypothesis U فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
physiographic U وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism U فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
bluff U پرتگاه
bluffed U پرتگاه
head land U پرتگاه
bluffing U پرتگاه
To the brind of a precipice . U تا لب پرتگاه
bluffs U پرتگاه
krantz U پرتگاه
an abrupt place U پرتگاه
headland U پرتگاه
headlands U پرتگاه
downcome U پرتگاه
scaur U پرتگاه
cliffs U پرتگاه
crags U پرتگاه
crag U پرتگاه
cliff U پرتگاه
escarpment U پرتگاه مصنوعی
precipices U صخره پرتگاه
promontory U پرتگاه برامدگی
promontories U پرتگاه برامدگی
cliffy U پرتگاه دار
chasm U پرتگاه عظیم
lin U ابشار پرتگاه
linn U ابشار پرتگاه
escarpments U پرتگاه مصنوعی
visual cliff U پرتگاه دیداری
abrupt U پرتگاه دار
chasms U پرتگاه عظیم
precipice U صخره پرتگاه
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
sacrp U پرتگاه سرازیری تند
precipice U پرتگاه سراشیبی تند
precipices U پرتگاه سراشیبی تند
icebink U پرتگاه یخ درسواحل دریا
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
effects U عوامل
m factors U عوامل ام
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
variable factors U عوامل متغیر
institutional factors U عوامل نهادی
motivational factors U عوامل محرکه
demand factors U عوامل تقاضا
elements of expense U عوامل هزینهای
psychological factors U عوامل روانی
growth factors U عوامل رشد
constant factors U عوامل ثابت
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
factor price U قیمت عوامل
agents of production U عوامل تولید
production factors U عوامل تولید
adverse factors U عوامل نامساعد
complementary factors U عوامل مکمل
excusatory conditions U عوامل رافعه
human factor U عوامل انسانی
technical data U عوامل فنی
factor productivity U بازدهی عوامل
factor demand U تقاضای عوامل
factor proportion U نسبت عوامل
allocative factors U عوامل تخصیصی
justificatory conditions U عوامل موجهه
balancing factors U عوامل جبرانی
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
factors of production U عوامل تولید
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
ingredients U داخل شونده عوامل
ingredient U داخل شونده عوامل
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
factor markets U بازارهای عوامل تولید
additional production personnel عوامل دیگر تولد
factor earnings U درامد عوامل تولید
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
polygene U عوامل توارثی غیرهمردیف
elements of expense U عوامل تولید هزینه
factor productivity U بهره دهی عوامل
factor mobility U تحرک عوامل تولید
retarding factors U عوامل کند کننده
fixed factor U عوامل تولید ثابت
weathering U اثر عوامل جوی
factor price distortions U انحراف قیمت عوامل
market forces U عوامل موثردر بازار
fixed factor U عوامل ثابت تولید
factor cost line U خط هزینه عوامل تولید
diseconomies U عوامل زیان اور
o technique U تحلیل عوامل زمانی
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
factor price equalization U برابرسازی قیمت عوامل
aiming group U عوامل مثلث گیری
human factors engineering U مهندسی عوامل انسانی
mobility of factors of production U تحرک عوامل تولید
inputs U عوامل تولید منابع
competitive factors U عوامل محرک رقابت
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
fordone U از پا در امده
gibbous U بر امده
incoming U امده
who came? U که امده
ridgy U بر امده
who came? U کی امده
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
ceteris paribus U ثابت بودن تمام عوامل دیگر
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
peregrin or rine U از خارجه امده
overdue U دیر امده
worker U ازکار در امده
aggregate U جمع امده
exserted U پیش امده
new come U تازه امده
getting U بدست امده
underhung U پیش امده
unbred U بدببار امده
get U بدست امده
exserted U بیرون امده
gets U بدست امده
left over U زیاد امده
aggregates U جمع امده
prognathic U پیش امده
overshot U پیش امده
impassionate U به جنبش امده
jutting U پیش امده
enthetic U ازبیرون امده
jamb U تیربیرون امده
jambs U تیربیرون امده
worked up U ازکار در امده
prognathous U پیش امده
red hot U تاب امده
protrudent U جلو امده
protractive U جلو امده
saleint U بیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
saleintiant U بیرون امده
leavened bread U نان ور امده
in- U :رسیده امده
red-hot U تاب امده
in U :رسیده امده
projective U جلو امده
landed U فرود امده
protrusive U جلو امده
protrusile U جلو امده
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
quickness U تندی
quick temper U تندی
kicks U تندی
wildly U به تندی
abruptly U به تندی
velocities U تندی
sour temper U تندی
nippiness U تندی
easiness [quickness] U تندی
alacrity [speed] U تندی
previousness U تندی
rigors U تندی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 if there's any justice
1چیزی که عوض داره گله نداره
1اصلاح ترجمه
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com